رابطه با امام زمان(عج) یا رابطه با آمریکا ؟!
به روزگار خود که نظر می کنیم و مردم همه کشورهای دنیا را که می بینیم و جریانات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی را رصد می کنیم، هیچ آرامشی را در هیچ جریانی مشاهده نمی کنیم.
شاید این ادعا که مردم ایران اسلامی با همه مشکلاتی که به زعم برخی در قبال "تحریم ها" برایشان به وجود آمده است - که این ادعا را قبول نداریم - هنوز آرام ترین مردم دنیا هستند، ادعای گزافی نباشد؛ و بلاشک این آرامش نسبی که نسبت به همه جوامع امروز - حتی مدعیان آرامش در جوامع غربی- داریم، را مدیون دین اسلام و مکتب انسان ساز تشیع هستیم. به هر نسبتی که از اصل این جریان دورافتاده ایم، به همان نسبت به سختی و مشکلات دچار شده ایم...
اما "ظهور دولت یار" انگار در نگاه برخی رنگ و بوی تازه ای گرفته است. اینکه همه جریانات مدعی انسان سازی و جامعه سازی فرصت ساختن آرمان شهر ادعایی خویش را داشته اند و تز "مدینه فاضله" خود را ارائه داده اند، و هر چه جهان به اعتقاد و ایسم های آنها بیشتر نزدیک شد، به بیچارگی عیان تری رسید، برای همه روشن و واضح است.
و ظهور زمانی اتفاق می افتد که همه انسان ها بر علیه همه مدعیان دروغین انسان سازی و جامعه سازی دست به مقابله بزنند، و نگاهشان به ظهور کسی باشد که خودش انسان کامل و سازنده ی جامعه آرمانی و مدینه فاضله حقیقی است. این نا امیدی از مدعیان دروغین که در روزگار ما به اوج خویش رسیده است، ایضاً گیر افتادن "ایسم ها"ی بی اصول و برنامه در گِل مشکلات دست ساز خویش، زمینه فکری بسیاری مناسبی را به وجود آورده است که در اصل، ناامیدی از "کثرت ها و مادیات" و "نیل به وحدت و معنویت" است.
باور اینکه دیگر هیچ جریانی به غیر از انسان معصوم و کامل نمی تواند جهان را از فساد و تباهی که به دست خودِ انسان به وجود آمده است(1)، نجات دهد، همان باوری است که سوق دادن به ظهور را موجب می شود. و همین باور باعث ایجاد تحرک در مردم برای زمینه سازی آمدن این جریان می شود، و الا چه دلیلی دارد که در غربِ به معنای تمام کلمه آزاد، اعتراض، آشوب و درگیری به وجود آید...
و اما ایران اسلامی که - ان شاءالله- بزرگترین امید زمینه ساز ظهور به شمار می رود، بزرگترین نقش را در بیداری انسان های جهان - همزمان و بعد از انقلاب سال 57 - داشته است. انقلاب اسلامی ایران سوای از بر نتابیدن حکومت شیطان و اذنابش بر زمین، زنده کننده فطرت پاک انسان هایی است که در ذیل سیطره ی سربازان شیطان بر زمین زیست می کردند، که امروزه نمونه آن را در بیشتر کشورهای منطقه شاهدیم...
یک ایران انقلابی، غرب و جریانش را در این مدت چند دهه، با چالشی مواجه کرده است که در همه چند صد سال حکومتش دچار آن نشده بود و ما به عنوان داعیه داران دنباله روی این جریان نورانی، به صدق کلام امام روح الله در شکست این قدرت اهریمنی، بیش از پیش ایمان آورده ایم(لینک)، در روزگاری که سردرگمی و حیرانی این محتضر رو به موت را می نگریم.
اما با این توضیح ساده، "رابطه با امام زمان(عج)" دقیقاً در مقابل "رابطه با آمریکا و اذنابش" تعبیر می شود، کما اینکه باید اینگونه گفت: هر رابطه ای که در طول رابطه با امام زمان (عج) است، همان رابطه ی سنجیده و قابل احترام است و هر رابطه ای که در عرض و در تقابل با آن است، رابطه ای در نفی رابطه با امام عصر(عج) است. دو جریان کاملاً متضاد، که یکی به سمت ساختن جامعه ی عاری از ظلم و شرک و کفر و جهل هدایت می کند و دیگری به سمت تقویت این سیاهی ها.
نفسِ مذاکراتی که این روزها در جریان است، با همه بدی هایی که دارد و از چشم دوست و دشمن نیز مخفی نمانده است، مردم ما را در نا امیدی از جریان کفر به سردمداری آمریکا، بیش از گذشته یاری می کند و همین طور کنده شدن از چشمداشت یاری از انسان های ناقص و مکاتبشان برای رسیدن به دنیایی بهتر و سوق دادن آنها به سمت داشتن توأمان دنیا و آخرتی آرمانی زیر سایه امام معصوم(ع)...
حال باید در این دوره حساس، خطیر و مهم، کمی بر روند حرکات خویش بیشتر حساس باشیم. هر کوتاهی که امید به دشمن امام عصر(عج) را در دلها زنده کند و به مردم ما و مردم جهان آدرس اشتباه بدهد، انگار خیانتی بزرگ باشد. باید هر روز و هر لحظه، فاصله ی خویش را از جریانات گول زننده مردم و امید واهی دهنده به آنها بیشتر کنیم و روح و ذهن و فکر و اعتقاد و حرکتشان را به سمت راه حقیقی معطوف کنیم.
باشد که ظهور آن امام عزیز را به زودیِ زود با چشمان خویش به نظاره بنشینیم و توفیق خدمت، جهاد و شهادت در رکابش نصیبمان شود؛ ان شاءالله...
به روزهای مبارکی نزدیک می شویم، کمترین کار ما باید دعای مداوم برای ظهور دولت یار باشد
(1) ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ(روم/ 41)