دو راهی "انقلاب" و "برجام"/ دولت تدبیر و امید و رفتن به سمت بیراهه برجام
همیشه انسان ها بر سر دو راهی ها و انتخاب های زندگی می توانند از دو راه استفاده کنند: یا اینکه با آزمون و خطا آن راه را تجربه کنند و هزینه نامعلوم آن را نیز متحمل شوند، و یا اینکه با استفاده از تجربه روندگان قبلی و یا استفاده از علم و دانش دیگران و مشورت گیری، هزینه شکست را قبل از اتفاق از بین ببرند.
مطمئناً دو راهی هایی که افراد سیاستمدار بین آنها می مانند، بسیار مهمتر است از دو راهی و انتخاب هایی که یک فرد به آنها می رسد. شکست یا پیروزی یک حاکم یا مسئول، شکست یا پیروزی یک ملت می شود و این خود می طلبد که ساده اندیشی در انتخاب یکی از دو راه به حداقل برسد و استفاده از گزینه های تجربه، مشورت گیری و ... در حد اعلای خود به کار گرفته شود، تا هزینه های بار آمده بر دوش یک ملت کاهش یابد و یا از بین برود.
در متون دینی ما نیز مانند نامه 31 نهج البلاغه، امیرالمومنین (ع) با اشاره صریح به استفاده ی از تجربه دیگران، راه درست انتخاب را تشریح می کند:
اَىْ بُنَىَّ، اِنّى وَ اِنْ لَمْ اَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کانَ قَبْلى فَقَدْ نَظَرْتُ فى اَعْمالِهِمْ، وَ فَکَّرْتُ فى اَخْبارِهِمْ، وَ سِرْتُ فى آثارِهِمْ حَتّى عُدْتُ کَاَحَدِهِمْ، بَلْ کَاَنّى بِمَا انْتَهى اِلَىَّ مِنْ اُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ اَوَّلِهِمْ اِلى آخِرِهِمْ، فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذلِکَ مِنْ کَدَرِهِ، وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ ...
پسرم! اگرچه من به اندازه مردمى که پیش از من بوده اند عمر نکرده ام، ولى در کردارشان دقّت، و در اخبارشان فکر نموده، و در آثارشان سیاحت کرده ام، تا جایى که همانند یکى از آنان شده ام، بلکه گویى از پى آنچه که از وضع آنان به من رسیده عمرم را با اولین و آخرینشان گذرانیده ام، زلال اعمالشان را از تیرگى، و سود و زیان کردارشان را شناختم ...
حکایت حاکمیت دولتی از سال 92 تا کنون یکی از سندهای تایید این حرف ساده و قابل فهم است:
دیر زمانی نیست که تذکرات صریح و شفاف رهبر انقلاب مبنی بر اینکه "راه مذاکره" با ابرقدرتهای جاه طلب و گرگ صفت جهان، راهی آزموده شده است و این راه به جایی نمی رسد، در گوش ما طنین انداخته بود(1). سوای از این موضوع خودِ مردان دیپلمات ما نیز در دوره اصلاحات، اصلی ترین تجربه کنندگان این تجربه تلخ بوده اند.
اما چه می شود که دولت تدبیر و امید بازهم سر دو راهی "برجام" و "انقلاب" به سمت بیراهه برجام چرخید و هرچه از این کار بر حذر داشته شد، استنکاف کرد، چیزیست که باید آیندگان با تعیین خسارتهای آن، و بیرون از این زمان و وقایع، آن را مشخص کنند.
این روزها به لطف خدای بزرگ تحریم های ده ساله ایران در سنای آمریکا رای آورد و به قول حضرت روح الله: اگر یک کار خوب از آمریکا سر زد همین بود(لینک). دشمن با لطف بیحساب و کتابی که خداوند در این مواقع نصیب کرده است، دشمنی خود را دوباره و بعد از بارها، ثابت کرد و نشان داد که برای لبخندهای ذیپلماتیک مردان ایرانی پشیزی نیز ارزش قائل نیست؛ چه، اگر قائل بود، در این مملکت نزدیک به چهار دهه می شود که لبخندهای ساده اندیشانه بیشماری زده شده و از آن طرف "پشت دستی" تلخی حواله آنها شده است.
دوره چهار ساله دولت تدبیر در حالی به پایان می رسد که هنوز صد روز قول و قرارمان با دکتر روحانی به جای خود باقیست(لینک)، و صد البته بوده اند بزرگوارانی که هنوز ملتمس مردم برای رأی آوری دکتر روحانی هستند تا در دوره دوم، گره از کارهای بسته شده دوره اول باز کند.(لینک)
این دوره تمام می شود و ما با توجه به تمامی فاکتورهای حفظ یک انقلاب مردمی، یک شکست خورده به تمام معنا هستیم، این دوره تمام می شود تا خاطره تلخ آن برای بسیاری از آنها که فهمیده اند و دانسته اند باقی بماند و کام آنها تا ظهور دولت یار تلخ باشد...
ان شاءالله کمترین کار دولت تدبیر و امید، بعد از تکرار مکرر یک تجربه تلخ، پوزش خواهی و طلب حلالیت از مردمی باشد که در این دوره نه چرخ زندگی اشان به خوبی چرخید، نه چرخ سانتریفیوژ هایشان و نه چرخ انقلابشان (که این آخری به لطف برخی مانند مدافعان حرم، حداقل از حرکت نایستاد)
1-من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون "تجربههای گذشتهی" ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید!(بیانات در حرم امام رضا "ع" - اول فروردین 1392)
لینک های مرتبط: