یادداشت‌های احمد کریمی

دوباره روزهای رودربایسیِ با حجاب رسید و باید برای آن کاری کرد، و برایش دغدغه داشت و برایش خرج کرد، و برایش صحبت کرد، و برایش زمان گذاشت، و برایش ...

همیشه جاده ای که فراز و فرود تندی داشته باشد، اعصاب راننده و مسافر را خورد می کند، و حوصله آدم را سر می برد، انگار می خواهی بزنی کنار و بگویی حریف خودم که می شوم؟ نمی آیم آقا، نمی آیم !!!

هم باید در سربالایی زور اضافی بزنی، هم در سر پایینی مواظب زمین خوردن و چپ کردن و منحرف شدن و کله پا شدن باشی ...

حجاب هم به همین وضعیت رسیده و انگار بعد از همه این کارهای بالا و پایین، می خواهیم بزنیم کنار و بگوییم: ول کن آقا، خسته شدیم، این خانم ها اگر می خواستند باحجاب شوند، می شدند ...

این روزها داریم فضای سربالایی را تجربه می کنیم، زور می زنیم و خود را خسته دغدغه یِ ناگهانیِ بار شده بر افکارمان می کنیم و فردایش ...!!!

تقریبا هیچ !!!

برویم تا سال دیگر و یا موقعیتی دیگر

می افتیم در سرازیری و می تازیم تا روزگار، دوباره ما را به سربالایی این راه برساند...

هیچ مهندس فرهنگی هم نمی گوید که این راه سازی برای محجبه کردن خانم های سر به هوا، نیاز به جاده ای ممتد، مستقیم، مستمر و همیشگی و بدون دست انداز دارد تا خودِ خدا ...

نه زور بیهوده زدن می خواهد و نه ول شدنی از سر بی خیالی ...

این کار، نیاز به جاده سازی مفید و موثر از اهلش دارد، و کمک همه کارگران دولتی و ملتی...

امروز باید آب پاکی را روی دستِ روندگان این جاده پر فراز و نشیب بریزم و خیال همه را راحت کنم؛

خانم های بی حجاب، محجبه نمی شوند، و روسری اشان جلوتر نمی آید، و لباسشان مناسبتر نمی شود، و چادری نمی شوند و با عفاف و با حیا نمی شوند، و خیالتان راحت، بروید این پول ها و زمان ها و نفرها را جای دیگر خرج کنید، حجاب خبری نیست؛ تا ...

تا وقتی برایش کار اصولی نکنید، تا همه را درگیر نکنید، تا همیشه درگیر نشوید، تا اتاق فکر تشکیل ندهید، تا آدم های این کاره را به کار نگیرید، تا در همه جبهه ها ورود نکنید، تا تولید لباس و پوشاک مناسب نداشته باشید، تا تامین فکر نکنید، تا از پایه شروع نکنید، تا  ...

و شیاطین جن و انس همه این کارها را کرده اند، خیلی عمیق تر و با تداوم بیشتر؛ و باید گفت: از آنها یاد بگیریم کار موثر کردن در همه حوزه ها و با همه نیروها و با همه توان را ...