رد صلاحیت یعنی حراست از حقوق مردم و جامعه
این روزها برخی عَلَم مظلومیت رد صلاحیت خود و یا شخص مورد نظر خود را، بلند کردهاند و برخی نیز ناخواسته زیر آن سینه میزنند! شعارِ "فلهای رد صلاحیت کرده اند!" این روزها شاید در بسیاری از صفحات افراد شاخص دیده میشود و گروهی بر این ظلم عظیم! هایهای گریه میکنند و نمیدانند که چه خطایی مرتکب میشوند!
از طرفی مظلومنمایی برخی، توانسته برخی را به خطا بیندازد، اینکه من را با برچسب و اتهامِ "عدم التزام به اسلام، قانون و ولایتفقیه" کافر دانستهاند و مگر من فلان و بهمان نیستم هم بخشی از شانتاژهای در جریان بر علیه شورای نگهبان، هیئتهای اجرایی و نظارت میباشد! در حالی که عمق این موضوع یعنی "آهای تویی که میخواهی بر مال و منال و بیتالمال مردم و جامعهات مدیریت کنی و بودجههای دهها و صدها میلیاردی را با رای خود، مصوب و جا به جا کنی، باید از بسیاری از خطاهای ریز و کوچک اقتصای، فرهنگی و اجتماعی هم مبرا و پاک باشی که این صلاحیت را کسب کنی" و این هم از کلی بودن قوانین کشور است که باید با اتیکت عدم التزام به فلان تو را رد صلاحیت کنند! و البته آن را جار هم نمیزنند و مخفیانه به خودتان میگویند.
یعنی دقیقا متوجه باشیم که این عدم التزام، از جانب خدا برای کیفیت بندگی توی کاندیدا صادر نشده و شاید بهترین بنده خدا باشی، اما صلاحیت نداری در جمع چند نفر معدود برای میلیاردها و میلیاردها تومان بیتالمال و همچنین مسائل مختلف شهری و در بالادستی آن برای کشور تعیین تکلیف کنی!
فلهای رد صلاحیت کرده اند؟ درست است، علتش این است که چهار سال قبل فلهای تایید صلاحیت شدهاید و بهترین دلیل آن هم زندانی بودن نزدیک به پانصد نفر از شوراهای شهری در زندان است! که صلاحیت حضور در این موقعیت را نداشتند...
شیفتهی مقام و منصب و جایگاه نباشیم و به اشتباه خود و دیگران را گول نزنیم؛ شیفتهی خدمت در هر جایی باشد خدمت میکند! مردم هم باید قدردان دقتعمل و ریزبینی شوراهای نظارت و اجرایی و شورای نگهبان به خاطر این حراست از مال و موقعیت خود باشند...