میشود همین صف های کسالت بار را محل آموزش کرد!
جمعیت مثل آبی که از تغار سرریز می کند از درگاه داروخانه ریخته بودند بیرون. به زور وارد شدم. زن و مرد میلولیدند توی هم و هر کدامشان عطسه و سرفهاشان به راه بود و یکی چیزی توی چشمش رفته بود که خون دویده بود توی سفیدی آن. تا نزدیک دخل داروخانهچی رفته بودم که یک نفر تیکه ای انداخت: «ما هم آخر صفیم و هنوز تحویل ندادیم نسخه را...» همین کفایت میکرد که بفهمم باید برگردم و از همان بیرون تغار منتظر باشم.
کلافش سر در گمتر از آنی بود که فکرش را می کردم. مدام سِرم و سوزن و قرص و شربت بود که نایلون نایلون دست این و آن بیرون می آمد و چشمم خشک ماند به ان ابتدای صف که ببینم بالاخره نوبت من کی میرسد. جوانکی مو لخت که تنه به تنه نی قلیان می زد صدا زد که شماره های ملی را بدهید که بگذارم توی نوبت. دادیم. نشستم و توی گوشی دنبال چیزی گشتم که سالها بود پیدا نمیشد، یعنی همه بشر در همه جا همینطوری دنبالش می گردند و پیدا نمی کنند. کت و کولم توی هر در بود و مدام گردن بالا می کشیدم. چهره های مردم مریض و همراه مریض هم دیدن ندارد واقعا. همه دنبال یک بدبختی مشترک به آنجا امده بودند. مریضی. چهره ها خسته تر از آن بود که بشود از دیدن آنها لذت برد. حداقل جاهایی غیر از بیمارستان و داروخانه چهره های الکی خوش هم زیاد دیده می شوند. اینجا اما ... هیچی.
فکر می کنم این عمری که توی صف های پی در پی تلف می شود خیلی بهتر می توانستند خرج شوند. همین زمان را می شود با یک کتابخانه از کتاب های خوب مدیریت کرد. حالا کتاب که توی دانشگاه و مدرسهاش گمنام و مفقود است چه برسد به بیمارستان و داروخانه! حداقل می شود به جای آن یک تلویزیون درست و درمان گذاشت و فیلم های مستند کوتاه از آموزش های مناسب برای مقابله با بیماری ها پخش کرد. اصلا آموزش یک موضوع لاینقطع است در زندگی بشر. ما در همان مدرسه هم کوتاهی می کنیم در حالی که می شود همین صف های خسته کننده و کسالت بار را به محل اموزش تبدیل کرد.
همان ابتدای گرفتاری کرونا همین کار را توی مساجد کردیم. محمدحسین از بهداشت حرفهای های پای کار دعوتم را لبیک گفت و چند مسجد محله ای را برایش جورکردم. تعقیبات بین نماز مغرب و عشای یکی از شب های هر مسجدی را رزرو کردیم برای آموزش های ابتدایی برای مقابله با ویروس افسار پاره کرده. اتفاقا خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت.
همه مردم و در همه جا نیاز دارند به اموزش صحیح. این آموزش صحیح هم در جاهایی واقعا خرج ندارد. به راحتی انتقال داده می شود. حتی سریع تر از پاندمی کرونا. فقط باید با خلاقیت، محیط های مختلف را مهیا کرد برای این کار...