همراه با قیصر برای رهایی از این همه خشونت
دوشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۰۲ ب.ظ
این شعر را تازه میخواندم، همین امشب که گزینهی اشعار قیصر را خریدم؛ و چقدر زیباست این شعر...
پیش بیا! پیش بیا! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تراز آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگِ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر
به نظرم وسط خشونت عریانی که این روزها گرگ های در لباس میش بر سر مردم ما آورده اند و از کشته، پشته ساخته اند، گاهی باید به شعر پناه برد؛ و چه شعری بهتر از آنی که تو را به خدا وصل کند، شعری که قیصر هم آن را گفته باشد...
پینوشت:
شاید پست موقت
۰۱/۰۸/۰۹