کتابِ کوچکِ بینوا!/ سلامت دیجیتال خود را بررسی کنید
دو سالی میشود کتاب را گرفته و میخواهد بعد از خواندن پسم بدهد!
نه، اشتباه نکنید، «بینوایان»م را ندادهام که نزدیک به دو هزار صفحه دارد و ریزنوشت است و برای خواندنش باید جگر شیر داشته باشی! بلکه از همین کتابهای صد صفحهای بینواست که با احتساب برگههای سفید میان فصلها میشود چیزی حدود هشتاد صفحهی ناقابل. آن هم با فونت دوازده از نوعِ ایرانسنسش، که به عبارتی میشود زیر پنجاه صفحه، یعنی اصلاً هیچ!
هر بار که جایی به تورم میخورد، دستِ پیش میگیرد که «فلانی، آن کتابت هنوز دست من است و نخواندهام» و هزار تا آه و ناله میکند از شلوغی سرش، گرفتاری توی کارش و اینکه اصلا کتاب خواندن هم وقت میخواهد و آدم باید واقعاً بیکار و بیعار باشد که بردارد نوشتههای توی یک مشت پاپیروس عصر جدید را بریزد توی این مغز کوچک که باید عدد و رقمِ سال و ماه و روزِ موعد چک و سفتهها را به خاطر بسپارد!
راستش را بخواهید بی خیال آن یار مهربانِ بیزبان شدهام، انگار کردهام مثل خیلی از کتابهایی که نداشتهام، یا داشتهام و رفتهاند به خانه بخت و عروس شدهاند، ندارمش.
اما برای اینکه اهل کتاب زیر سوال نروند و به همین راحتی به وجهه این کاغذهای خواستنی توهین نشود، باید کاری میکردم.
گفتم «تو که این قدر سرت شلوغ است و وقت خواندن روزی یک صفحه را نداری، چقدر از گوشی استفاده میکنی؟!»
نگاه معنا داری کرد و گفت «نیم ساعتی آن هم به زور...» بعدش ابرویی بالا انداخت و ادامه داد «آن هم واقعاً اگر کاری داشته باشم...»
خواستم زمان استفاده از گوشیش را نشانم دهد. بلد نبود. حالیش کردم توی این ماسماسکهای جدید جایی هست به اسم سلامتِدیجیتال یا همچین چیزی! آنجا ریزِ زمانهای استفاده از گوشی، حتی تعداد دفعات باز کردن قفل گوشی را نشان میدهد. خوشحال شد. برای خودش هم جالب بود که نمیدانسته و خواست نشانش دهد.
باز کردم و در قسمت تنظیماتْ این بخش را به منوهای صفحه اصلی افزودم و نرم افزار را باز کردم. هشت ساعت و نیمِ ناقابل تا همان لحظهی غروب از گوشی استفاده کرده بود؛ این رقم در برخی از روزها تا سیزده ساعت هم رسیده بود! روح و روانش برگ برگ شد. گوشی را گذاشتم کف دستش و توی چشمهای ماتزدهاش نگاه کردم...
بگذریم...
به زمان استفادهتان از گوشیِ همراه دقت کنید، خودمان هم میدانیم بیشترِ این زمانْ بیهودهگردیِ بینتیجه است! بخشی از این زمان را برای کتاب خواندن ذخیره کنیم اتفاق بدی نمیافتد؛ مطمئن باشید...