فاطمه مثل قرآن است، معجزهای که قدیمی نمیشود
فکر میکنم میشود اینگونه گفت:
«حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، بخشی از جریان رسالت حضرت محمد صلواتاللهعلیه است و اگر نبود چنین شخصیتی، قطع به یقین کُمیتِ پیامبری خاتمالنبیین جایی لنگ میزد.»
پر دل و جرأت نوشتهام این را؛ اما فکر میکنم واقعیت ماجرا هم همین باشد. کمی تأمل کنیم؛ و رسالت خاتمالنبیین بدون دختر بزرگوارش را تصور کنیم، آن هم در نقطه اوج جاهلیت انسان؛ زمانی که دخترانْ زنده در گور میرفتند، جِنس مردْ تنها جِنس قابل ارزش شمره میشد و زنان و دخترانْ دستمایه شهوت مردان بودند؛ و خواندهایم در تاریخ که حتی از همسران خود، به نفع یک دیگر پیاده می شدند!
آمدن یک نفر در کنار پیامبر اما این رویهی را به هم زد و در نقطهی اوج دخترکُشی، شأنیت و مقام دختر را زنده کرد و حمایتی بزرگ شد برای پیامبر در مبارزه با جهل و تحجر؛ و از این رو امابیها شده که مادری کرده برای پدر و نه تنها پدرْ که برای اسلام!
همین انسان که شرف داده به انسانیت و پشتیبانی کرده پدر را در جنگ با تعصب و جاهلیت و نفهمی، چندی بعد در جایگاه همسری بروز و ظهور میکند و شنیدهایم آنچه را که باید؛ و زهرای مرضیه سلام الله علیها در هر نقشی اعم از فرزندی، همسری، مادری، همسایگی و شهروندی رفت، آن جایگاه را متحول کرد...
روزگار ما اما روزگار عجیبی است. ماجرای فلسطین باعث هوشیاری بسیاری از غربی ها در قبال اسلام عزیز شده؛ این روزها میبینیم که تربیت شدههای فرهنگ غربی در کشورهای اروپایی و آمریکایی چگونه به سمت اسلام سوق پیدا میکنند و با اشک چشم از فهمیدن حقیقتی تازه میگویند که پیش از این نمیدانستند و نمیشناختند!
و اما بسیاری از این افراد زنان و دخترانی هستند که در اوج جاهلیت انسان در فرهنگ غربی، نور قرآن و دین اسلام را درک کرده و به دیده تحیر به آن نگریستهاند.
حالا انگار در دوران ظهور صغری و زمان نزدیک به ظهور کبری، بار دیگر باید حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها به کمک اسلام بیاید؛ این آمدن اما مقدماتی دارد که ما باید فراهمش کنیم؛ دنیای غربْ فاطمهی محمد و علی سلاماللهعلیها را بشناسد، محال است به جاهلیت مدرنِ متعفن خودش برگردد...
و فاطمه سلاماللهعلیها نه یک دختر یا زن برای دورانی کوتاه، که معجزهی خداست برای همه دورانها، مثل قرآن که هرگز کهنه و قدیمی نمیشود...
سلام و درود خدا بر او...