ردِ صلاحیت
بوده بعضیها که تعدادشان کم هم نیست، در مورد رد صلاحیتهای شورای نگهبانیِ نزدیک انتخابات معترضند. این واژهها که «هر کسی خودشان بخواهند میآورند!» یا «مهندسیِ انتخابات!» را حتماً شنیدهاید، لابد یک بار خودتان هم گفته باشید؟!
راستش نمیفهمم وقتی یک چیزی این قدر به نفع یک جامعه است و آدمهای یک کشور میتوانند از آن استفاده ببرند و ضربههای بعدش را نخورند، چرا باید جا نیفتد، به خوبی تحلیل نشود، حتی به خوبی روی آن تأمل نشود!
رد صلاحیتِ آدمهایی که حتماً آدمهای خوبی هستند اما برای گرفتنِ یک مسئولیتْ دچار کم و کاستیهایی هستند، حتماً به نفع مردمِ یک جامعه است. به این فکر کنید کسی را به خاطر پروندهای مالی که در دادگاه داشته رد صلاحیت کردهاند. چرا باید آدمی که اتفاقاً آدم خوبی هم هست، بشود مسئولِ بخشِ بزرگی از بیتالمال، که بعدش و با افتادنِ وسط این پول دست و دلش بلرزد و بشود یک اختلاسگر یا دزد؟! بعدش هم عدهای همین را بکنند ابزاری برای کوبیدن نظام؟!
همین طور است اکثرِ ردِ صلاحیتهایی که اعمال میشود. یعنی نمودی از خطا را در پرونده اشخاص میبینند که توی زندگیِ عادیِ روزمره شاید به چشم هم نیاید، اما وقتی به ضریبِ مسئولیتهای مهم میرسد، میتواند خطراتِ بسیار زیادی را در پی داشته باشد؛ از اختلاس و دزدی گرفته تا دستبرد به جان و آبرو و اعتبار مردم یک جامعه و سوءاستفاده از موقعیتی که باید در ان خدمت کند، اما خیانت میکند...
البته از زمان بررسی صلاحیتها گذشته و داریم به انتخابات نزدیک میشویم، اما گفتنِ این موضوع میتواند گرهِ کور ذهنی برخی را باز کند که این دقتِ نظرها اتفاقاً از حُسنهای یک نظام مخصوصاً اسلامی میتواند باشد، نه نمودی از دیکتاتوری و این چیزها...