باید که شیوهی درس دادنمان را عوض کنیم...!
به هم زدنِ قواعدِ معمول و کلیشهایِ آموزش را خیلی دوست دارم. و اینکه مثل همهی اجدادِ معلمم از دارالفنون تا امروز، روی یک خط مستقیمِ بدون تخطی، به همان چیزهایی عمل کنم که همه انجام دادهاند را یک تکرارِ فرسوده و از فایده و کیفیت خالی میدانم.
امروز هم از آن روزها بود. سه تای تجربی، انسانی و ریاضی را امتحان گرفتم. و نه البته امتحانی که همه میگیرند! بلکه بچهها نشستند و از مهمترین مستندهایِ با موضوعِ رسانه را که مربوط به درسهایشان بود، تماشا کردند.
همراه با تماشای مستند، بارها پخش متوقف شد، توضیحات تکمیلی داده شد، موضوع روانتر گفته شد، بچهها جواب سوالاتشان را گرفتند و همراه با این ماجرا، نکتهبرداری کردند تا در ده دقیقهی آخر کلاس یک نقد یا تحلیل ساده یا برداشت خودشان از این مستند را بنویسند؛ و برای آن هم نمره بگیرند...
این یعنی انتقال محتوای بهدرد بخور حتی در حینِ برگزاری امتحان، بدون هیچ دغدغه و استرسی، آن هم با یک گفتگویِ ارزشمند که دارد نگاهی نو را باعث میشود.
و به نظرم به راحتیِ آب خوردن میتوان نظام آموزشی را جوری خلاقانه تغییر داد که نه تنها دانشآموز از آن متنفر نشود، بلکه با شوق و ذوق پای کارش بیاید...
پینوشت:
انصافاً باید از مدیرِ خلاق و خوشفکرِ مدرسه قدردان بود که انعطافِ در آموزش را با تامین خوب تجهیزاتِ مورد نیاز، همراهی میکند.
مستند مورد نظرم «معضل اجتماعی» است، ببینید حتماً