مذاکرات بینتیجه و چرایی حمایت امام خامنهای !؟
این روزها که تیم مذاکره کننده ایرانی، در میدانهای مختلف دیپلماتیک، پا به پای حریفان گرگ صفت غربی، در تلاش برای استیفای حقوق ملت اسلامی- ایرانی خود است؛ برخی برداشتشان این است که، در جبهه "مخالفان مذاکره" و دیدگاه "امام خامنهای"، دو صدا و دو حرف در قبال این مذاکرات در جریان است. امام امت، این مذاکرات را تایید و کسانی که خود را منتسب به ایشان و طرفداری از ایشان میکنند، مذاکرات را کاری بیهوده میدانند...
در مورد این موضوع نکاتی چند مورد توجه باید قرار گیرد.
اگر به سخنان پر ارزش و پر نکته امام، توجهی دوباره کنیم، این جملات را نمایانتر از همه حرفها میشنویم که: من به مذاکرات خوشبین نیستم و یا بروید تجربه کنید و ...(+)؛ جالبتر اینکه آن حرفها این روزها تبدیل شده است به تاییدات پی در پی امام خامنهای از تلاش مردان دیپلمات ایرانی...(+)
به خوبی میتوانیم حمایتهای بی دریغ ایشان از مسئولین جمهوری اسلامی ایران، در داخل و خارج از کشور را درک کنیم و اینکه ایشان از همه آبرو و جایگاه حساس خویش خرج کرده است تا پشت تیم مذاکره کننده خالی نباشد، نه تنها در کشور خودمان بلکه ذرهای هم در مذاکرات این شبهه پیش نیاید که مردان ایرانی از پشتیبانی رهبر سیاسی، مذهبی خود بی نصیب هستند ! با اینکه حرفهای اولیه امام قبل از مذاکرات، نارضایتی ایشان از شروع مذاکره با غربیها، را نشان میدهد ...
اما، "تذکرات اولیه" ایشان و "حمایت های بعدی" ایشان، نه تنها تضادی با هم ندارند، بلکه هر کدام در موقع خود و به جا، موجب خط دهی و راهنمایی مردم و مسئولین ماست. وقتی ایشان اصرار دارند که این مذاکرات ظرفیت تجربیات مردم ما را بالا میبرد، عمق موضعگیریها به خوبی مشخص میشوند.
شاید برخی از مردم بزرگوار ایران، همان مردم پاک و صمیمی، هنوز عمق دشمنی تاریخی و دنباله دار غربیها با ما را آن جور که باید و شاید، حس نکردهاند و خود این موضوع که برخی از شیفتگان رابطه دوستانه با غرب، که به اصطلاح از خواص نیز هستند، موجب تقویت شدن این احساس میشود، باعث میشود که این دسته از مردم، برای همراهی با همه آرمانهای دینی و میهنیمان، آن جدیت لازم را نداشته باشند، بنابرین، طبق سخنان امام عزیزمان که قطع و یقین، ریشه در آموزههای قرآنی و عترتی دارند، انجام این مذاکرات که مسلماً به نتیجه دلخواه ما نمیانجامد، باعث قوت گرفتن قلب این مردم، و جدیت بیشتر دشمنیاشان با غرب میشود ...
مردم عزیز ما وقتی به این نتیجه بزرگ برسند که، غربیها حقیقتاً همان سگانی هستند(+)که اگر دنبالشان نکنیم و فراریشان ندهیم، هیچگاه از تعقیب ما دست بر نمی دارند و ما را راحت نمیگذارند؛ یقیناً ظرفیت فکریشان برای همراهی آرمانهای انقلاب اسلامی قوت بیشتری میگیرد...
حال، این میان، در اوج حمایت های بی دریغ امام عزیز از جریان مذاکرات، میماند موضعگیریهای کسانی که هنوز حرفهای اولیه امام خامنهای و دیگاههای امام خمینی و ... و.... را برای بارها و بارها، تکرار می کنند و هر بار که مذاکرات تمدید میشود، ادبیاتشان تکرار مکررات و حرفهای قاطع گذشته است و نقطه ضعفهای مردان ما در این مذاکرات را گوشزد میکنند...
حقیقت این است که هیچ تضادی میان حمایتهای امام خامنهای و تذکرات و یاداوریهای بیش از اندازه مخالفان مذاکرات نیست، اینها همه در طول هم و برای این است که وقتی به تجربه تلخ اما با ارزش کینه و دشمنی ذاتی دولتمردان و سران دنیای کفر با جبهه خودی رسیدیم، و باز هم از نو شروع به بازسازی از دست رفتهها کردیم، دیگر بدون توجه به عربدههای از سر غیظ و عصبانیت دشمنانمان، و همین طور وعدههای توخالی و پوچشان، دست و پایمان شل نشود و دوباره هوای تجربهای جدید به سرمان نزند ...
در این محور، اگر امام عزیز وظیفه خویش را حمایت و تایید مردان دیپلمات و سختکوش ما میداند، امثال ما نیز به خاطر تعهد به آرمانهای نظام اسلامی و رهبر بزرگوارمان، وظیفه خویش را بیداری ذهن مردم عزیز خود می دانیم، و همه اینها یک جریان ممتد و در طول هم است برای رسیدن به اهداف والای خودمان؛ یعنی:
-اعتمادی به آنها نداریم
-آنها همیشه دشمن ما بودهاند و میمانند
-نتیجهای که بسیاری انتظار آن را میکشند نصیب نمیشود
-تلاشهای بیدریغ گذشته که حاصلش ریخته شدن خون برترین دانشمندان هستهای جهان، مانند شهید احمدی روشن و شهریاری و ... بود، مختل شد و گامی به عقب برداشتیم و جبران اینها زمان و هزینه کمی نمیخواهد ...
-هر چه هستیم و به هر جا بخواهیم برسیم، فقط در خودمان است، بیگانگان برای نابودی خودشان به ما کمکی نمیکنند ...
-تضاد دنیای غرب و ما، ریشهای به عظمت همه تاریخ دارد و فقط بحث بر سر یک انقلاب چند ده ساله نیست؛ مشکل آنها بودن ماست ...
چند مطلب در این زمینه :