پیشنهاداتی به حوزه علمیه
با نگاهی به تاریخ پر افتخار مکتب تشیع، که همان اسلام ناب محمدی است، نقش "روحانیت" همیشه پر رنگ و در متن اجتماع بوده است. روحانیت شیعه، در دیدگاه بزرگانی مانند سید جمال الدین اسدآبادی، یکی از موثرترین امتیازات این مکتب نسبت به جریان تسنن میباشد که مستعد براندازی هر نوع حکومت دیکتاتوری میباشد...(لینک)
اگر از منظر یک غیر روحانی بخواهیم این جریان مقتدر و موثر را چوب نقد بزنیم شاید کار صحیح و درستی نباشد، اما نگارنده این متن قرار است با نگاهی از متن جامعه و جریانهای در حال رشد، با بیانی از شهید مطهری، درخواستی را از حوزه علمیه داشته باشد.
شهید مطهری در کتاب "آینده انقلاب اسلامی ایران"میگوید:
انقلاب ایران اگر در آینده بخواهد به نتیجه برسد و هم چنان پیروزمندانه به پیش برود ، میباید باز هم روی دوش روحانیون و روحانیت قرار داشته باشد. اگر این پرچمداری از دست روحانیت گرفته شود و به دست به اصطلاح روشنفکران بیفتد ، یک قرن که هیچ ، یک نسل که بگذرد ، اسلام به کلی مسخ میشود...(لینک)
و در ادامه تاکید میکند که اشکالات سازمان روحانیت، باید اصلاح شود و کنار گذاشتن این جریان، ضربه زدن به انقلاب است.
اما بیاییم و متن جامعه امروز خودمان، یعنی همین شهرستان میبد را با نگاهی عمیقتر و با تحقیقی بر جریانهای موجود در آن رصد کنیم، میبینیم گاهی افعال و اعمالی مخصوصاً از ارگانهای دولتی شاهد هستیم که جریاناتی روشنفکرمآبانه هستند و آثار این افعال و اعمال همیشه موجب بروز تضادها و بحثهای دنباله دار شده است.
با نگاهی به همه مسائلی که در این چند مدت رخ داده است، بدون شک به نتایج ناامیدکنندهای خواهیم رسید که حاصل آن میشود:
درست تبیین نشدن دیدگاههای اسلام ناب در متن جامعه
روند رو به رشد تضادهای فکری بر سر مسائل فرهنگی(مانند جشنها، مراسمها و ...)
بر هم خوردن اتحاد میان گرایشهای فکری مختلف
و ... و همه این مسائل و شاید بیش از اینها را میتوان با کمی دقت بعد از هر اتفاقی در میبد شاهد بود.
باید گفت میبد به خاطر دانشگاههای متعدد و حضور روحانیون و اساتید عالم، هر چند از طیفهای فکری مختلف، دارای جایگاه خاصی – حداقل در استان یزد – میباشد.
این مطلب هرچند بسیار خوب و امیدوار کننده است اما اگر با دست هدایت و حمایتی که یک مرجع فکری و علمی و مذهبی قدرتمند آن را خوب اداره نکنیم، ممکن است هر روز به تضادهای بیشتری برسد؛ کما اینکه با وجود ابزارهای ارتباطی جدید مانند شبکههای اجتماعی و ... این روزها این عدم اتحاد و تضادها را بیشتر شاهد هستیم.
چه باید کرد؟ روحانیت چه میتواند بکند؟
شهید مطهری میگوید:
... لازمست روحانیت دهها برابر گذشته ، خود را تجهیز کند. روحانیت احتیاج به تقویت دارد، احتیاج به برنامه و کار منظم و حساب شده دارد در برابر روحانیون مردم قرار دارند که بمراتب بیشتر از گذشته به هدایت و راهنمائی و ارشاد احتیاج دارند روحانیت باید بسرعت به فکر چاره بیفتد و تا این سیل عظیم به راه نیفتاده است ، خود را برای مقابله با آن آماده کند .
به نظر نگارنده این سطور، در جامعه امروز ما بزرگترین مشکل مردم و مسئولین تبیین نشدن دیدگاههای دین مبین اسلام در مسائل جدیدی است که شهرمان هر روز با آن برخورد دارد. نه اینکه عملکرد همه روحانیون را در این محور بد تعبیر کنیم و کوتاهی جلوه بدهیم، خیر، بلکه حوزه علمیه میبد، نیاز به یک "تیم محقق و کارشناس" دارد که از حضور جامعه شناسان دینی نیز بیبهره نباشد، تا بتواند همه مسائل مهم اجتماعی در جریان را پایش و پالایش کند و تحویل جریان روحانیت منبری و همین طور مردم شهر بدهد.
حُسنِ وجود این کارگروه و در اصل شناسانده شده به مردم و مورد تایید افراد دانشمندی چون آیت الله اعرافی، رفع و دفع معضلاتی است که هر بار با گریبانگیری افراد جامعه ما، تضادها و سوء تفاهمها را بیشتر می کند.
این کارگروه باید در قالبهای مجازی و ماهنامهی مکتوب و منتشر کردن آن، لحظه به لحظه مسائل مهم اجتماعی و ارائه حدود و قوانین اسلام در این حوزه، مانند جشنها و مراسمها، جریان رسانهای، اسلام و برنامههای ماهوارهای، اسلام و شبکههای اجتماعی، شهرسازی و شهرداری اسلامی، کنترل جریان فکری روحانیت منبریِ مرتبط با مردم، قانون پذیری مردم بر محور اطاعت از دین و ... و تمامی مسائل جاری در جامعه را با دیدگاه دین عرضه کند...
بهترین و حداقل نتیجهای که حاصل میشود، شناخت حدود و حریمهایی است که جامعه ما را با شرایط خاص خود به جامعه ایدهآل فکری تغییر میدهد و هر روز شاهد موضوعی جدید نمیشویم که با منتسب کردن آن به دین، و بد فهمی آن توسط برخی از مردم، جریان فکری انحرافی و تازهای پدید آید. در ضمن، با رصد خط فکری موجود در شبکههای اجتماعی میتواند چالشهای مهم قبل از ایجاد و عمیقتر شدن را شناخته، رفع و دفع کند. و بسیاری از محسناتی که میتواند در پی داشته باشد ...
پیشنهاد بعدی این حقیر، ایجاد کرسیهای آزاد اندیشی در مکانی تعریف شده مانند حوزهی علمیه و حضور جوانان در آن است. این کرسیهای آزاد، با تعیین ضوابطی خاص کنترل شده و حرف زدن درباره موضوعات مشخص شده و جنجالبرانگیز را آزاد میکند. همیشه حرفهای بی پایه و اساسی وجود دارند که وقتی بیان نمیشوند، این شبهه پیش میآید که جواب قانع کنندهای برای آنها نیست، و با اینکه کذب هستند درست جلوه داده میشود.
این شبههها در ذهن بسیاری از جوانانی که برخورد داشتهام بلااستثناء وجود داشته است، کما اینکه یا به خاطر ترس و یا به خاطر رودربایسی علنی نمیشوند. امام خامنهای بارها و بارها در بیانات خود درباره ضرورت این کرسیهای آزاد اندیشی تاکید کردهاند:
حوزههای علمیه همواره مهد آزاداندیشی و بحثهای جدی علمی بودهاند. بنابراین کرسیهای آزاداندیشی باید به یک عرف در حوزههای علمیه تبدیل شوند و زمینهی تحمل دیدگاههای مختلف علمی فراهم شود.(دیدار با مبلغان ۱۳۸۶/۰۹/۰۸)
و همین طور فرمودند:
شما تجربهی این پدر پیرتان را در این زمینه داشته باشید. آنی که کمک میکند به پیشرفت کشور، آزادی واقعىِ فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن، از هو و جنجال نترسیدن، به تشویق و تحریض این و آن هم نگاه نکردن. یک وقت شما یک حرفی میزنید، ناگهان میبینید همهی ناظران سیاسی جهان که وجودشان انباشتهی از پلیدی و خباثت است، برای شما کف میزنند. به این تشویق نشوید. به قول رائج بین جوانها، جوگیر نشوید. بحث درست بکنید، بحث منطقی بکنید. سخنی را بشنوید، سخنی را بگوئید؛ بعد بنشینید فکر کنید.
این همان دستور قرآن است. «فبشّر عباد. الّذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه». سخن را باید شنفت، بهترین را انتخاب کرد. والّا فضای جنجال درست کردن، همین میشود که دیدید. جنجالِ قبل از انتخابات، بعد از انتخابات، انعکاسش میشود این؛ بخصوص وقتی دست بیگانه هم دخالت دارد. به چه دلیل، با چه توجیهی شما فکر میکنید دستگاههای تبلیغاتی دنیا حوادثی را که فکر میکنند به ضرر نظام جمهوری اسلامی است، لحظه به لحظه منتشر میکنند؟ با چه محاسبهای این کار انجام میگیرد؟ این را نباید فکر کرد!؟ نباید رویش مطالعه کرد!؟ اینهاست آن چیزهائی که باید به آنها توجه کرد.(دیدار با نخبگان کشور ۱۳۸۸/۰۸/۰۶)
...
شاید بیشترین تاکیدات امام خامنهای به حوزویها و دانشگاهیان و نخبگان باشد، اما باید شرایطی فراهم شود که این کرسیها در داخل حوزه علمیه و با حضور آزاد مردم و جوانان دیگر جامعه برگزار شود.
امیدوارم این مطالب در حد یک پیشنهاد ساده تلقی، و از کنار آن گذر نشود، بلکه با نگاهی عمیقتر، دغدغهی واقعی آن در بزرگواران حوزه علمیه و علمای بزرگوار، ایجاد شود و به زودی عملیاتی شود.
امید که بیان دغدغهی بنده حقیر، بیاحترامی به شما بزرگواران نبوده باشد.
حوزه اگر خودش رو جمع وجور کند به راحتی میتواند میبد که هیچ دنیا را خانه تکانی کند