یادداشت‌های احمد کریمی

یادداشت‌های احمد کریمی

در آن سوی خیال، باغیست زیبا و رویایی، که با همه وجودم، اشتیاق رسیدن به آن را، در خود فریاد می‌زنم...!!!

"اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک"

بایگانی

درختِ سمره را باید از ریشه درآورد!

چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۴۰۲، ۰۸:۰۰ ب.ظ

وقتی شکایت شد از او، فرستاد بیاورندش. «سمره» در جواب اعتراض آن مردِ صاحبِ خانه گفت:
«درخت خودم است، اختیارش را دارم، می خواهم به‌ش سر بزنم و خرمایش را بچینم!»
صاحب‌خانه در حضور پیامبر(ص) به‌ سمره گفت «تو بدون اجازه می‌آیی توی خانه من و باعث می‌شوی زن و فرزندانم احساس امنیت و راحتی نکنند!» سمره اما باز حرف خودش را زده «خانه‌ی تو هست که هست، درخت خودم است و به کسی ربطی ندارد!» یحتمل توی دلش داشته عشق می‌کرده که به یک بهانه می‌تواند برود توی خانه مردم و هیچ کسی هم نمی‌تواند جلویش را بگیرد!
می‌گویند پیامبر(ص) چند بار و با پیشنهادهای مختلف خواسته سمره را سرِ عقل بیاورد، حتی گفته «بیا و درختت را در ازای درخت‌های بهشتی که من ضمانتش را می‌کنم، به من بفروش...» و سمره سرسختی و کله‌شقی کرده و درخت را نفروخته. داشته انگار پیش خودش فکر می‌کردهْ پیامبر رحمت‌للعالمین است و آخرش می‌گوید «... خب برو، هر کاری خواستی بکن!»
اما توی تاریخ آمده که رسول خدا دستور داده درخت‌ش را از ریشه بِکنند و بیندازند بیرون، جلوی روی‌ش! لاتیِ قضیه این است که «داداش حالا برو هر چی خواستی به درختت سر بزن...!» و این را توی تاریخ نخوانده‌ام، اما انگار یکی مثل علی‌بن‌ابی‌طالب باید ریشه‌کنیِ درخت سمره را بر عهده گرفته باشد!
همین قصه‌ی کوتاهِ تویِ تاریخ اسلام که سندیت هم دارد، شده یکی از ریشه‌های قوانین اسلامی که اسم‌ش را گذاشته‌اند «عمل قلع ماده فساد» یعنی چیزی که موجب فساد می‌شود را ریشه‌کن کن، یا چیزی توی این مایه‌ها.
 و موشک‌ها برای همین رفته‌اند عراق و سوریه و پاکستان...!
برای کندن ریشه‌ی درخت‌های فساد! البته انگار به مذاق سمره‌های پاکستان و عراق و دیگر گردن‌کلفت‌های دنیا خوش نیامده. داد و بیدادشان بلند است که چرا حریم کشورهای ما را ایران نقض کرده و از دیروز تا حالا دارند آسمان را به زمین می‌دوزند!
اشکال ندارد!
از دیروز تا امروز به اذن خدا، دنیا دارد تجربه‌ی جدیدی پشت سر می‌گذارد از دیکته‌ی اقتدار به رذل‌های جهان. وقتی هزار و سیصد کیلومتر دورتر از مرز‌های کشورت دارند برای تو نقشه می‌کشند و نیرو آموزش می‌دهند، آن وقت با موشکِ خیبرشکن و فاتح می‌روی سراغ‌شان و دقیقاً توی مغزشان می‌زنی، باید سوزش‌ش توی آمریکا و اسرائیل و انگلیس و جاهای دیگرِ دنیا احساس شود!
موشک‌ها زبانِ نرم ندارند! موشک‌ها زبان خودشان را دارند. با زبان خودشان با آنهایی که بایدْ صحبت می‌کنند؛ وقتی زن‌ها و بچه‌ها و سربازان حافظ نظم و امنیت کشورِ را سلاخی می‌کردند، به هیچ زبانیِ هم حالی‌شان نشد که حریم و جان‌های ما را محترم بشمارند، به خوبی نشان دادند که جز با زبان موشک نمی‌شود بعضی اینها را ادب کرد. موشک‌هایی که به محض دریافتِ دستورِ پرواز، به دو دقیقه نکشیده، درختِ سمره را از ریشه می‌کنند و می‌اندازند جلوی روی‌ش؛ گاهی یکی باید شبیه علی‌بن‌ابی‌طالب از این کارها بکند، مثل شیعه‌ها...


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی